زندگینامه ی حضرت زهرا(س)

السلام علیک یا سیده نساء العالمین
باز هم موسم پرپر شدن گل آمد باز هم فصل فراق گل و بلبل آمد
آسمان دل ما ابرى و بارانى شد ديده را موسم اشك و گهرافشانى شد
دل بىسوز و گداز از غم زهرا دل نيست دل اگر نشكند از ماتم او، جز گل نيست
خون و اشك از دل و از ديده ما مىجوشد فاطمه صورت خود را ز على مىپوشد
عمر كوتاه تو، اى فاطمه فهرست غم اس قبر پنهان تو روشنگر اوج ستم است
رفتى، اما ز تو منظومه غم بر جا ماند با دل خسته و بشكسته على تنها ماند
اثر دستستم از رخ نيلى نرود هرگز از ياد على، ضربتسيلى نرود
با على راز نگفتى تو زبازوى كبود باپدرگوى كه بعد از تو چه بود و چه نبود
شهر اگر شهر تو، پس حمله به آن خانه چرا مرگ جانسوز چرا؟ دفن غريبانه چرا؟
داغ ما آتش و ميخ در و سينه است هنوز مدفن گمشده در شهر مدينه است هنوز
باغ، تاراج شده، عطر اقاقى مانده است سنت دفن شبانه ز تو باقى مانده است
۱- زندگینامه ی حضرت زهرا(س)
اسم آن خانم، فاطمه است و براى آن بزرگوار هشت لقب ذكر كردهاند: صديقه، راضيه، مرضيه، زهرا،
بتول، عذرا، مباركه و طاهره . از بعضى روايات استفاده مىشود كه زكيه و محدثه از القاب آن خانم
است و كنيه او ام ابيها است.
عمر آن بزرگوار تقريبا هجده سال است. در روز جمعه بيستم جمادى الثانى سال دوم بعثت به دنيا
آمد و سال يازدهم از هجرت، سوم جمادى الثانى به دست گردانندگان سقيفه بنى ساعده شهيد
شدند.
شخصيت حضرت زهرا(س) را با اين بحث كوتاه نمىتوان معرفى كرد و آنچه در اينجا آورده مىشود،
قطرهاى از درياى فضيلت آن صديقه شهيده است.
زهرا سلام الله عليها پدرى چون رسول گرامى دارد كه به گفته سعدى همه مراتب انسانيت را به
كمالاتش پيموده است. همه تاريكىها به جمالش روشن شده است و همه صفات او در انتهاى خوبى
است.
مادرى چون خديجه دارد كه بايد گفت اسلام مرهون زحمات آن بزرگوار است. مادرى كه سه سال،
مسلمانان محصور در شعب ابى طالب را اداره كرد و همه اموال خود را در اين راه خرج كرد. مادرى كه
چندين سال در مكه با آن مصيبتهاى كمر شكن ساخت، و دوش بدوش رسول اكرم، اسلام را يارى
فرمود و در اين راه سنگها به بدن مباركش فرود آمد، بى حرمتيها به او وارد شد، شماتتها در اين راه
ديد و هرچه اين اتفاقات بيشتر مىشد، صبر و استقامت او زيادتر مىگشت.
مورخين نوشتهاند كه وقتى اراده حق تعالى به خلقت زهرا سلام الله عليها تعلق گرفت، پيامبر گرامى
مامور شد كه چهل شبانه روز در كوه حرا به رياضت دينى پردازد.
حضرت خديجه در خانه خود، از مردم گوشه گرفته و به عبادت مشغول بود و پيامبر گرامى در كوه حرا،
پس از آن مدت فرمان آمد كه پيامبر به خانه بازگردد. از عالم ملكوت براى آنان غذا آوردند. سپس نور
زهرا به حضرت خديجه منتقل شد.
زهرا(س) علاوه بر آنكه در دامن مادرى فداكار، با گذشت و با استقامت، و در دامن پدرى چون پيامبر
گرامى پرورش يافت، محيط زندگى او محيط پر تلاطمى بود. مكه با آن مصيبتها و حوادث ناگوار، محيط
پرورش او بود. در شعب ابى طالب با آن حوادثى زندگى كرد كه اميرالمومنين در نهج البلاغه آنجا را براى
معاويه چنين توصيف مىكند: «شما ما را سه سال در ميان آفتاب زندانى كرديد، به طورى كه
بچههاى ما از گرسنگى و تشنگى مردند، بزرگان ما پوست گذاردند، صداى آه و ناله زنها و
بچهها بلند بود...» روشن است بچهاى كه در اين چنين محيطى پرورش يابد; مخصوصا اگر مربىاى
چون پيامبر گرامى داشته باشد، استقامت او، صبر او و سعه صدر او زياد خواهد بود.
ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست عاشقى شيوه رندان بلاكش باشد
زهرا سلام الله عليها از نظر همسر و مصاحب، و از نظر اولاد صالح نيز، فوق العاده است. شوهرى چون
اميرالمومنين دارد كه بيش از سيصد آيه از قرآن شريف درباره او نازل شده.
شوهرى كه از نظر تاريخ، قطعى است كه اسلام مرهون او است. شوهرى كه به اقرار خود اهل تسنن،
عمر بيش از هفتاد مرتبه در مواقع مختلفه گفته: لولا على لهلك عمر.
فرزندانى چون حسن، حسين، زينب و كلثوم دارد كه اگر نبودند، قطعا اسلام نبود و به گفته امام
حسين و على الاسلام السلام زهرا از نظر فرزند، ام الائمه است، سر مستودع است، مادر عصاره
عالم خلقت، حضرت بقية الله عجل الله تعالى فرجه الشريف است.
و اما از نظر فضايل انسانيت، چه مىتوان گفت در حق كسى كه پيامبر گرامى (ص) كرارا دربارهاش
فرموده است: ان الله اصطفيك و طهرك و اصطفيك على نساء العالمين.
همانا خداوند تو را برگزيده و پاكيزه و معصوم گردانيده و تو را بر همه زنها رجحان داده است.
اگر براى فضيلت زهرا چيزى جز سوره كوثر نبود، زهرا را بس بود كه بگويد نزد خداوند افضل و برتر از
عالميانم.
انا اعطيناك الكوثر فصل لربك و انحر ان شانئك هو الابتر.
همانا كوثر را بر تو ارزانى داشتيم، پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى كن، به درستى
كه بدخواه تو دنباله بريده است.
زهرا از نظر ايمان، راضيه و مرضيه است:
«يا ايتها النفس المطمئنة ارجعى الى ربك راضية مرضية فادخلى فى عبادى و ادخلى
جنتي».
«اى نفس مطمئنه! - كه به مقام شهود رسيدهاى - بيا به سوى پروردگارت خشنود شده،
و داخل در زمره بندگان من شو و داخل شو در بهشت من.»
۲- زهرا (س) از نظر زهد
شبى كه زهرا(س) به خانه اميرالمومنين مىرفت، اميرالمومنين فرش خانهاش را از شن تهيه كرد و
رسول اكرم جهازيهاى براى زهرا سلام الله عليها تهيه فرمود كه همه آن جهازيه شصت و سه درهم مىشد.
جهازيه عبارت بود از:
1- عبا 2- مقنعه 3- پيراهن 4- حصير 5- پرده 6- لحاف 7- دستك 8- بالش 9- آفتابه
10- آب خورى 11- كوزه 12- كاسه 13- آسياى دستى 14- مشك آب 15- حوله
16- پوست گوسفند.
پيامبر گرامى چون جهازيه را ديد از چشمهاى مباركش اشك جارى شد و فرمود: «خدايا اين جهازيه
را كه غالب آن از گل است مبارك كن!» زهرا(س) به خانه شوهر مىرود و در وسط راه پيراهنى را كه
از جمله جهازيه او است، به فقير مىدهد و با همان پيراهن كهنهاى كه داشتبه خانه اميرالمؤمنين
رهسپار مىشود.
شب عروسى پايان گرفت و صبح، پيامبر گرامى به ديدن زهرا(س) آمد و هديه آورد. هديه پيامبر گرامى
اين بود: على فاطمة خدمت ما دون الباب و على على خدمت ما خلفه.
كارهاى داخل خانه براى فاطمه است و كارهاى خارج از خانه براى على.
زهرا(س) از اين هديه، ازاين تقسيم كار به قدرى خشنود شد كه فرمود:
ما يعلم الا الله ما داخلنى من السرور
جز خداوند كسى نمىداند كه از اين تقسيم كار چقدر خشنودم.
----------------------------------------------------------------------------------------------
۳- عبادت زهرا (س)
در روايات آمده است كه زهرا(س) به قدرى روى پا ايستاد و عبادت كرد كه پاهاى او متورم شد. امام
حسن عليه السلام مىگويد، مادرم از اول شب تا صبح عبادت مىكرد و هرگاه از نماز فارغ مىشد،
به ديگران دعا مىكرد. از او پرسيدم كه چرا به ما دعا نكرديد؟ فرمود: عزيز من اول ديگران، سپس ما -
الجار ثم الدار.
تسبيح حضرت زهرا سلام الله عليها بسيار با فضيلت است. امام صادق عليه السلام فرموده:
«تسبيح جدهام زهرا سلام الله عليها نزد من از هزار ركعت نماز بهتر است» .
مىگويند: زهرا(س) براى كمك، خادمهاى لازم داشت و گرفتن خادم و خادمه در آن زمان رايج و بلكه
لازم بود. چون زهرا سلام الله عليها بر رسول الله وارد شد قبل از آنكه در اين مورد چيزى بگويد، پيامبر
فرمود: زهرا جان مىخواهى چيزى به تو ياد دهم كه بهتر از دنيا و آنچه در آن استباشد؟
و تسبيح مشهور را به او ياد داد.
زهرا سلام الله عليها با خوشحالى تمام به خانه بازگشت و به اميرالمومنين عرض كرد با دعايى كه از
پدرم صلوات الله عليه گرفتهام، خير دنيا نصيب من شده است.
----------------------------------------------------------------------------------------------
۴- سخاوت و ايثار زهرا
مفسرين شيعه و سنى اتفاق دارند كه روزى زهرا سلام الله عليها با اطرافيانش روزه بودند. در هنگام
افطار فقيرى رسيد و از آنها چيزى خواست. زهرا(س)، شوهرش، بچههايش و خادمهاش افطار خود را
به آن گدا دادند. زهرا(س) براى افطار روز بعد نانى تهيه كرد. يتيمى آمد، زهرا(س) نان را به يتيم داد در
مرتبه سوم نانى تهيه نمود اسيرى آمد و افطار خود را به او داد و بالاخره هر سه شب را بدون افطار
صبح كرد و آيه شريفه نازل شد «و يطعمون الطعام على حبه مسكينا و يتيما و اسيرا. انما
نطعمكم لوجه الله لا نريد منكم جزاءا و لا شكورا!»
«و اطعام كردند طعامى را كه دوست داشتند به مسكين و يتيم و اسير جز اين نيست كه
اين كار را فقط براى خدا مىكنيم و از شما جز او سپاسى نمىخواهيم» .
۵- در خاتمه به تفسير كنيه و اسم ايشان مىپردازيم.
براى القاب زهرا ، تفسيرها، تاويلها و گفتگوها چندان است كه در اين نوشته مجال بازگو كردن همه آن
نيست فقط به طور فشرده به تفسير كنيه و اسم ايشان مىپردازيم.
زهرا را ام ابيها گفتهاند و اين كنيه را كه افتخارى بر آن حضرت است، پيامبر گرامى به ايشان داده است.
ام ابيها به معناى «مادر پدرش» ; يعنى زهرا مادر پدر خويش است. اين كنيه معانى مختلفى دارد اما
بهترين معنى همان است كه پيامبر (ص) به اين كنيه داد يعنى: «زهرا علت غايى جهان هستى است.»
و اگر كسى ادعا كند كه واسطه فيض عالم هستى نيز هست، ادعاى او بدون دليل به گزاف نيست.
واما فاطمه، فاطمه را فاطمه گفتهاند و اين تسميه اسرارى دارد و همه آن اسرار از روايات بهرهمند است:
1- سميت فاطمة فاطمة لانها فطمت من الشر
فاطمه، فاطمه ناميده شده است; چرا كه از شر بريده و جدا است.
اين جمله اشاره به عصمت زهرا سلام الله عليها است; زيرا مسلما معصومه است و آيه «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا» درباره او است.
2- سميت فاطمة لانها فطمت عن الطمث.
فاطمه را فاطمه گويد زيرا بريده است از خونى كه زنها مىبينند. اين تفسير اشاره به طهارت
ظاهرى زهرا سلام الله عليها است; زيرا از نظر روايات، چنانچه زهرا مطهره بود از نظر معنى،
طاهره بود از خون حيض، نفاس و استحاضه.
3- سميت فاطمة فاطمة لانها فطمت عن الخلق
فاطمه را فاطمه گفتند، براى اينكه بريده شده بود از خلق.
اين تفسير اشاره به مقام فنا و لقاى زهراى مرضيه است. كسى كه در دل او هيچ كس جز
خدا نبود دل او فقط مشغول به خدا است.
4- سميت فاطمة فاطمة لان الخلق فطموا عن كنه معرفتها.
فاطمه، فاطمه نام گرفت; زيرا مردم از معرفت او بريده شدهاند و قدرت بر شناختحقيقت
او ندارند و اين تفسير اشاره به همان مقامى دارد كه به واسطه آن مقام ام ابيها ناميده
شده است.
5- سميت فاطمة فاطمة لانها فطمت هى و شيعتها عن النار.
فاطمه را فاطمه گفتند; چون شيعيان خود را از آتش مىرهاند و نجات مىدهد. اين تفسير
اشاره به شفاعت اوست.
6- سميت فاطمة فاطمة لان اعدائها فطموا عن حبها
فاطمه را فاطمه گفتند، چون دشمنان او بريده مىشوند ازمحبت او، و روشن است كه
كسى كه محبت اهل بيت را ندارد به رو در آتش انداخته مىشود.
در حق فاطمه چه توان گفت كه پيامبر گرامى صلى الله عليه و اله و سلم چون بر زهرا سلام الله عليها
وارد مىشد يا زهرا سلام الله عليها بر او وارد مىشد، چهره زهرا سلام الله عليها و دست زهرا
سلام الله عليها را مىبوسيد و او را استقبال مىكرد و به جاى خود مىنشانيد.
و مىفرمود: من بوى بهشت را از سينه زهرا استشمام مىكنم، ولى همين زهرا سلام الله عليها به
قدرى براى ديگران متواضع است كه وقتى اميرالمؤمنين عليه السلام از او اجاره مىخواهد كه كسانى
بر خانه زهرا سلام الله عليها وارد شوند، زهرا با آنكه ازاين ملاقات سختبيزار است;اما چون على
عليه السلام مىخواهد آن بانوى متواضع درمقابل شوهر مىگويد: خانه، خانه تو و من هم كنيز تو
هستم.
زنى مىآيد و از زهرا سلام الله عليها مسالهاى سوال مىكند اما چون بيمارى فراموشى دارد، ده بار
برمىگردد و مساله را سوال مىكند در بار دهم از زهرا سلام الله عليها عذر خواهى مىكند و زهرا
درجواب مىفرمايد: «در هر بار، پروردگار عالم به من پاداشهاى زيادى عنايت مىكند پس تكرار سوال
تو عذر ندارد» . (30)
زهرا سلام الله عليها وقتى پدر بزرگوارش فضه خادمه را به او داد به دستور پدر كارهاى خانه را قسمت
كرد: يك روز زهرا سلام الله عليها كارها را انجام مىداد و روز ديگر نوبت فضه بود.
نبايد فراموش شود و بانوان بايد بدانند كه زهرا سلام الله عليها و همه اهل بيت عليهم السلام
سرمشق زندگى ما هستند، همه بايد از پيامبر گرامى و خاندان او سرمشق بگيرند.
قرآن چنين دستور مىدهد:
لقد كان لكم فى رسول الله اسوة حسنة لمن كان يرجوا الله و اليوم الاخر...
به تحقيق كه رسول خدا سرمشق استبراى كسانى كه اميد به خدا و روز جزا دارند.
ما اگر سعادت دو جهان را بخواهيم بايد پيرو رسول اكرم و اهل بيت گرامى او باشيم. بانوان اسلامى
وقتى به سعادت مىرسند كه در عفت، ايثار، فداكارى، مردم دارى، شوهر دارى، خانه دارى وتربيت اولاد، پيرو زهرا سلام الله عليها باشند.
صاحب وسايل الشيعه در جلد دوم وسايل قضيهاى از زهرا سلام الله عليها نقل مىكند كه همه مخصوصا
بانوان اسلامى بايد به آن توجه داشته باشند.
مضمون همه روايات چنين است: «فضه خادمه در روزهاى آخر عمر زهرا، سلام الله عليها او را مهموم
و مغموم يافت. علت را پرسيد زهرا گفت: «چون جنازه مرا بلند مىكنند حجم بدن من نمايان است و
نامحرم حجم بدن مرا مىبيند.» فضه مىگويد شكل عمارى را براى زهرا رسم كردم و گفتم: در عجم رسم است افراد باشخصيت را در عمارى مىگذارند. زهرا شاد شد، تبسم نمود و وصيت كرد كه جنازه
او را در عمارى بگذارند.
همه مىدانيم كه وصيت مؤكد كرد كه اميرالمؤمنين عليه السلام او را شب غسل دهد و كفن و دفن
كند